سونات مهتاب
سونات مهتاب (سونات ۱۴ پیانو) یکی از سوناتهای بتهوون است که در سال ۱۸۰۱ نوشته شدهاست و تا امروز به عنوان یکی از مشهورترین قطعات پیانو در تاریخ موسیقی مطرح بودهاست.
تاریخچه
بتهوون این سونات را درسال ۱۸۰۱ نوشت و در سال ۱۸۰۲ منتشر کرد. مشهور است که بتهوون این سونات را به یک کنتس ۱۷ ساله به نام جولیا گوچیاردی (Giulietta Guicciardi) که شاگردش بود تقدیم کرد و البته این قضیه هیچگاه ثابت نشده. نام «مهتاب» را یکی از منتقدان موسیقی به نام لودویگ رلشتاب در سال ۱۸۳۲ به آن داد.
این سونات یکی از مشهورترین سوناتهای پیانو در بین آثار بتهوون است و برخی از منتقدان موسیقی طنین فزاینده بخش اول سونات را مرتبط با عشق پنهانی بتهون به کنتس گوچیاردی دانستهاند. در بخشی از کار بخشهایی پراکنده از موسیقی دون ژوان (Don Juan) موتسارت نیز دیده میشود (بخشی که در آن فرمانده به دست دون ژوان کشته میشود).
این سونات پیانو از سه موومان (بخش) تشکیل شدهاست:
- آداجیو سُستِنوتو (Adagio Sostenuto)
- آلگرتو (Allegretto)
- پرستو آجیتاتو (Presto Agitato)
تم اصلی به کار رفته در موومان اول سونات با جزئیات کامل در موومان دوم شرح داده شدهاست و تم موومان دوم نیز به نوبه خود در آغاز موومان سوم به کار برده شدهاست.
آداجیو سستنوتو
ا«ین موومان از سه گانه با استفاده از حالت تاکیدی نتهای ملودی و در ترکیب با بخشهای دیگر اثر، یا مقایسه با آنها میتواند به نوعی احساس حضور در یک قبرستان را برای شنونده تدائی کند. »
البته این چیزی نیست که هر اهل موسیقی ای باور کند. انسان به یاد زندگی ای پر مهیب
می افتد. چیزی که هرکسی نتواند تحملش کند.
انسانی شجاع چون خود بتهوون!! بعضی ها به یاد ابر مرد نیچه می افتند!!
خلاصه خرمن کوفتن برای هرکسی نیست...
آلگرتو
«موومان دوم اثر بسیار کوتاه است و بهنظر میرسد بیشتر برای ایجاد ارتباط بین بخش اول و سوم سونات و به عنوان یک پُل در نظر گرفته شدهاست تا یک موومان مستقل. احساس در این بخش پررنگتر است و حالت متفکرانه بخش نخست، به تدریج ناپدید میشود و شنونده را برای پذیرش جنب و جوش بخش سوم آماده مینماید.»
پرستو آجیتاتو
«مدت زمان این بخش دو برابر بخشهای قبلی است و میتوان آن را یک بیان نمایشی از توفان دانست؛ توفانی مهیب که احتمالا حکایت از عشق دیوانهوار آهنگساز به کنتس جولیتا و امید به ازدواج با او دارد.»
آیا واقعا چنین است؟؟
یا غرق شدن است در مشکلات. روزی دیوانه ای گفت:
خوشا به حال هنرمندان که هر درد و رنجی برایشان
خبر از موفقیتی می آورد. چون انسان به واقع هنر مند با رنج هایش است که غرق کارش می شود.
در این موومان دو تِم متفاوت دیده میشود: نخست، یک تم تند و سریع که براساس به کارگیری نتهای تاکیدی است و تم دوم که در مقابل آن دارای فرم بزمیتری است. این دو تم به طرز استادانهای با یک دیگر ترکیب شده و یک توفان احساسی را ایجاد کردهاند.
(ماجرای عشقی بتهوون و رابطه اش با سونات مهتاب فقط نظر چند مورخ است و هیچگاه ثابت نشده)
شاید کسانی که زندگی نامه بتهوون به قلم رومن رولان را خوانده باشند بهتر بتوانندبا آثار این بزرگ مرد ارتباط برقرار کنند.